بسم الله

محمد جان سلام،

شاید مرا نشناسی، میدانی که هم لهجه نیستیم، حتما هم میدانی هم مذهب هم نیستیم. هم کشوری و هم محلی که حتما نیستیم. اما من و تو رو چند چیز شبیه بهم کرده است. روزنامه نگار بودنمان، اسلام و فلسطین. 

محمد جان ایکاش تو اسمت دیوید بود. نه ایکاش اسمت بنیامین بود. شایدم اگر یک «اُف» ته آن اسمت داشت می شد برای کاری کرد. اما متاسفانه هیچ کدام از اینها را نداری و صرفا تو « محمد القیق » روزنامه نگار فلسطینی هستی که 85 روز اعتصاب غذا کردی؟!

محمد عزیزم، تنها کاری که می توانستم برایت بکنم همین نامه است که برایت نوشتم. اگر تو شهروند فرانسوی بودی شاید وزیر محترم کشورمان یا حتی کشورهای اسلامی برایت نامه ای مینوشتند و از نهادهای بین المللی درخواست محکومیت می کردند. 

القیق عزیز، همکار ندیده ی عزیزم. تو به شرف روزنامه نگاریت ایستادی و من خجالت می کشم حتی با شکم پر هم به خود بگویم روزنامه نگار!

عزیزم، ما یاد گرفتیم بعد از سمیر قنطار دم مصلی تهران یک بنر تصویر بزرگ و خوشگل از او بزنیم و یادش باشیم! منتظریم عکس خوشگلی از تو گیر بیاید برای ساخت چنین صحنه های عظیمی!

البته محمد جان ناراحت نباش، الان فصل انتخابات است و همه خبرنگاران دنبال اینند در کشورمان که نگذارند جناح مقابل پیروز شود!

برادر عزیزم، 85 روز، اعتصاب غذا کردن کم نیست. البته یادمان هست اگرم چیزیت بشه یک خیابان به اسمت میکنیم عین «بابی ساندز» البته آن هم بعید است. آخه تو هم سنی هستی و هم فلسطینی! ایجاد تنش می شود. برای « شیخ نمر» انجام دادند، کمی ناراحتی ایجاد شده! میترسیم برای تو هم یک خیابانی، چهار راهی جایی تعبیه شود بدتر شود؟! آخه در حال عادی سازی روابط با همه دنیا هستیم.

محمد جان راستی می دانستی سال هاست اسم چهار راه خالد تهرام هم عوض شده! آخه قرار بود با مبارک هم عادی سازی روابط کنیم!!!!

محمد عزیزم، با تمام وجودم برایت دعا میکنم تا سلامت باشی و پیروز بر گردی. خون من به فدای آرمانت.....


برادرت، دوستت، هم کارت

#امیر_مسروری