⭕️امروز جایی بودم و با یک جوان مستبصر اروپایی هم صحبت شدم. جوانی که به سن 41 سالگی رسیده بود و سالها در سن جوانی در بهترین دانشگاه آمریکای شمالی و کانادا ادیان تدریس کرد. ماحصل این صحبتم این بود:

🔺1. من به عشق علی بن ابی طالب شیعه شدم! چرا هرکس من را می بیند فکر میکند! من باید کار خاصی کرده باشم که شیعه شدم.... خیر اینطور نیست. هرکس علی را بشناسد خواهد فهمید شیعه است. 

🔺2. من 41 سالمه! هنوز مجردم. چون مستبصرم خارج، گروه های شیعه نگاه میکنند ومیگن چون مستبصری از ما نگیر و گروه های مهاجر هم ازدواج های درون جامعه خودشان را دارند. به خیلی از علما و بزرگان گفتم حداقل یک تعداد سخنرانی در این زمینه داشته باشید. خیلی از بچه شیعیانی که تازه شیعه شدند به ویژه مردهاشون، نمی توانند ازدواج کنند و بسیار هم سخت!

🔺3. اگر ما به اجتهاد هم برسیم! حق نداریم اظهار نظر کنیم چون مستبصریم! ( ایشان استاد تمام رشته خودش است) زیرا نظر برای مستبصر یعنی حرف از جهل!

🔺4. من از تمام غرب رانده شدم! چرا که علاوه بر شیعه شدن، ضد اسرائیل هم شدم! اما چه شد؟ چیزی جز سختی ندیدم و باز خدارا شاکرم... آزادی بیان دروغ است در این غرب و اجازه نمی دهند حتی فرانسه تدریس کنم. اجازه ندادن حتی به عنوان یک پرفسور کتاب بنویسم. اجازه ندادن حتی زندگی کنم....